در زمان خلفاء ، با آن همه حرص و ولع شدیدى که مردم به گرفتن حدیث داشته اند ، می بینیم همه
احادیثى که از امام حسن علیه السلام نقل کرده اند، به ده حدیث نمی رسد و از امام حسین
علیه السلام هم اساساً چیز قابلى ذکر نکرده اند .
حدیث ثقلین از احادیث معتبر و متواتری است که مورد اتفاق راویان و محدّثان جهان اسلام بوده و در
منابع شیعه و اهل سنّت، از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ به گونه ای که بزرگان درباره آن،
کتاب های جداگانه تألیف کرده اند.
این حدیث که در موارد گوناگون با تعابیر مختلف، از پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است،
رقم آن متجاوز از صد روایت می باشد.( ر.ک: احقاق الحق، ص 310 - 375)
رسول گرامی اسلام در این حدیث می فرماید:
«انّی تارک فیکم الثّقلین: کتاب الله عزّوجلّ و عترتی اهل بیتی، ألا و هما الخلیفتان من بعدی،
و لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض ؛ من در میان شما دو وزنه وزین به یادگار می گذارم: کتاب خدای
عزّوجلّ و عترتم.(4) آگاه باشید که این دو، جانشینان پس از من هستند، و هیچ گاه از هم جدا نشوند
تا در کنار حوض «کوثر» بر من وارد شوند.»
قرآن و عترت، عصاره نبوّت و تداوم بخش رسالت هستند که هدایت بشر را تا قیامت تضمین می کنند
و عدم حضور این دو گوهر متّحد در جامعه انسانی، مایه گسستن رشته نبوّت و مستلزم دائمی
نبودن رسالت است؛ زیرا در این صورت، ثمره رسالت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم
مرتفع شده و این، در حالی است که پیامبر دیگری هم نخواهد آمد .
اهلبیت عصمت پیامبر علیهم السلام ، پرچمداران هدایت و مترجمان راستین و واقعی قرآن کریم
هستند و رسول گرامی اسلام نیز بارها فرموده بودند که : اهلبیت علیهم السلام ، اعلم مردم
درباره قرآنند، که در تفسیر و فهم قرآن خطا نمى کنند.
اما متأسفانه بعد از رحلت پیامبر اسلام ، عده ای دنیا طلب ، دست مردم را از اهل بیت کوتاه کردند
که در واقع این بزرگترین رخنه اى بود که در علم قرآن وارد شد .
و مرحوم علامه طباطبایى(1) این دور کردن مردم از اهلبیت علیهم السلام را ، از بزرگترین صدمات
تفسیر قرآن دانسته است .
و لذا در زمان خلفاء ، با آن همه حرص و ولع شدیدى که مردم به گرفتن حدیث داشته اند، می بینیم
همه احادیثى که از امام حسن علیه السلام نقل کرده اند، به ده حدیث نمی رسد و از امام حسین
علیه السلام هم اساساً چیز قابلى ذکر نکرده اند .
ما در اینجا چند تا از آن احادیثی که از امام حسین علیه السلام درباره تفسیر قرآن ، وجود دارد، و
به صورت پرسش و پاسخ بوده است ، تقدیم شما سروران عزیز می کنیم .
1: یابن رسول الله ؛ بر اساس آیه 19 سوره مبارکه حج (هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِى رَبِّهِم) ،
این دو گروهی که درباره پروردگارشان به مخاصمه و جدال می پردازند، کیانند؟
پاسخ امام حسین علیه السلام : ما اهل بیت و و بنى امیه هستیم که درباره (ایمان و کفر به)
خدا ؛ با هم در ستیزیم.
ما می گوییم که خداوند راست مىگوید. ولی آنها می گویند: خدا دروغ مىگوید. پس ما و آنان،
در روز قیامت هم دشمن خواهیم بود.( ..فَنَحْنُ وَ إِیَّاهُمُ الْخَصْمَانِ یَوْمَ الْقِیَامَة... )( الخصال، ج1، ص: 42)
2: یابن رسول الله ؛ جانم به فدایت، تفسیر کلام خدای سبحان که می فرماید:
(وَالشَّمْسِ وَضُحاها* والقَمَرِ إِذا تَلاها* وَالنَّهارِإِذا جَلّاها) ، چیست؟(2)
پاسخ حضرت: منظور از آفتاب، پیامبر خدا است و منظور از ماه، امیرمؤمنان، على بن ابیطالب است
که از پى محمد (ص) مى آید و مراد از روز، قائم آل محمد علیه السلام است که گستره زمین را پر از
روشنایىِ عدل و داد مى سازد.( تفسیر فرات، ص 562)
3: اهل بصره در نامه ای به امام حسین علیه السلام، پرسیده بودند که «صمد» به چه معناست؟
حضرت در پاسخ نوشته بود : درباره قرآن، گفتوگو و مجادله نکنید و بدون آگاهى، درباره آن سخن
مگویید. از جدم، رسول خدا صلى الله علیه و آله شنیدم که مى فرمود: هر کس بدون علم، درباره قرآن
سخن گوید، جایگاهش را در آتش آماده کرده است . بدانید که خداى سبحان، خود تفسیر صمد را
فرموده است: نه زاییده است و نه زاده شده و نه هیچ کس همتاى او است.
نه زاینده است و نه چیزى از او بیرون مىآید؛ .... او والاتر از آن است که چیزى از او بیرون شود و منفصل گردد،
چه مادى، چه مجرد، و نه زاییده شده، از چیزى منفصل. و زاده نشده است .... او به وجود آورنده همه چیز
است و همه را با قدرت مطلقه خود پدید آورده است. .... این است خدایى که نه زاییده است و نه زاده
شده است. داناى پنهان و آشکار بلند مرتبه و والا منزلت است و او هیچ همتایى ندارد.( التوحید، ص 90)
پی نوشت ها :
1: المیزان، ج 5، ص 448
2: شمس- آیات1و2و3(سوگند به خورشید و گسترش نور آن *سوگند به ماه وقتى که دنبال خورشید مىرود*و قسم به روز هنگامى که جهان را روشن سازد)